Скачать с ютуб جز صبح آزادی نمانده هیچ درمانی!.. شعر و خوانش. علی رضا جعفری(آزادی) Alireza Jaffari в хорошем качестве

جز صبح آزادی نمانده هیچ درمانی!.. شعر و خوانش. علی رضا جعفری(آزادی) Alireza Jaffari

راه نفس را بسته این تاریکی مطلق جز صبح آزادی نمانده هیچ درمانی✌️ درود بر همراهان و هم میهنان عزیزم؛ با آرزو سلامتی و تندرستی برای تک تک شماها از غم میهن… می‌سوزیم اما دیگر نمی‌سازیم تا پیروز شویم. درود بر ایران و ایرانی (آزادی) ای آن که مستت می‌کند افکار شیطانی! این ظلم را یک روز خواهد بود پایانی ای بی‌خبر از مکتب آزادگی! ای شیخ! از داغ فرزندان این میهن چه می‌دانی؟ یا خونشان ریختی یا کنج زندانند کاری نکردی در وطن جز مرگ و ویرانی بشنو، سرود مرد و زن غوغای هق‌هقهاست هشدار! در آرامش دریاست طوفانی! سر روی زانو می‌گذارد مرد زندانی او را ولی از پا نیندازد پریشانی شرح کدامین درد را باید صدا باشم؟ اندوه میهن، یا مصیبت‌های زندانی؟ هر گوشهٔ این خاک آه مادری بر پاست مائیم و چشمانی پر از اندوه و بارانی... زندانی آزاده! ما هم با تو همراهیم با خون یاران تو، ما را هست پیمانی راه نفس را بسته این تاریکی مطلق جز صبح آزادی نمانده هیچ درمانی سر روی میله، پشت بر دیوار سلولی امّا، می‌آید روز آزادیت، ایرانی! علی رضا جعفری(آزادی)