У нас вы можете посмотреть бесплатно بالا بردن ارتعاش و فرکانس (قدم به قدم) راز فرکانس بالا که هیچکس بهت نگفته или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru
از افکار خود آگاه باشید افکار ما فرکانس ما را تقویت می کند، هر فکری که داشته باشید واقعیت شما را رنگ می کند. به ذهن خود به عنوان یک هتل فکر کنید و شما مالک هستید، شما انتخاب می کنید که چه کسی میهمان شما باشد، شما این قدرت را دارید که دروازه ذهن خود را برای برخی از افکار باز کنید و اجازه دهید تا زمانی که می خواهید در آنجا سقوط کنند، یا به سادگی بگویید: "متأسفیم که هیچ فرصتی نداریم." آنچه گوتاما بودا گفت را به خاطر دارید؟ «ذهن همه چیز است. همان چیزی میشوی که فکر میکنی». این بدان معنا نیست که ما هرگز نمیتوانیم احساسات یا افکار خاصی مانند غم، عصبانیت، ناامیدی، حسادت، حسادت، گناه، شرم یا ترس را احساس کنیم، اما وقتی اجازه میدهیم این افکار یا احساسات همه فضا را اشغال کنند، دیگر چیزی وجود ندارد. فضایی برای افکار پر ارتعاش که بخشی از ذهنیت ما باشد. تمام فضا قبلا گرفته شده است. بنابراین، اشکالی ندارد که گاهی اوقات چنین احساسی داشته باشید و همانطور که هر چیزی را که به شما چنین احساسی را پردازش می کند (به احتمال زیاد خودتان و نحوه برخورد با تأثیرات خارجی) یک نفس عمیق از بینی خود به داخل و خارج کنید و بدانید که همه چیز، کاملاً همه چیز موقتی است، از جمله موقعیت هایی که این احساس را در شما ایجاد کرده است. به آرامی این عادت را ایجاد کنید که غم را به جای شادی، خشم را به جای قدردانی، ناامیدی را به جای صبر، حسادت را به جای خودپذیری، حسادت را به جای سخاوت، گناه را به جای مسئولیت پذیری، شرم را به جای عشق به خود و ترس را به جای شفقت به خود، ایجاد کنید. روز خود را با سپاسگزاری آغاز کنید بودن در بدن انسان با ارزش ترین هدیه ای است که روح شما دریافت کرده است. انسان بودن به روح شما این فرصت را می دهد که رشد کند، بتواند آگاهی بالا را انتخاب کند و از اعمال خود آگاه باشد. فقط از این طریق می توانید به تکامل خود ادامه دهید تا زمانی که به خودشناسی دست یابید، شاید زندگی های بسیاری را ببرد، اما با این وجود، شما در راه هستید. فقط اذعان به آن دلیل بسیار مهمی برای قدردانی و سپاسگزاری از این زندگی انسانی به شما می دهد. چیزهای بسیار دیگری وجود دارد که باید بابت آنها سپاسگزار باشید، سلامتی شما، عزیزانتان، خردتان، معلمانتان، توانایی تجربه طلوع خورشید، غروب خورشید، باد در چهره شما، موسیقی که دوست دارید یا به سادگی زنده بودن. و قادر به خواندن این قدردانی فقط فهرستی از چیزها و افراد نیست، بلکه یک روش زندگی است، زیرا شما از همه فرصت هایی که در مقابل خود دارید آگاه می شوید و توجه خود را به همه چیزهایی که دارید (به جای تمرکز بر آنهایی که دارید) متمرکز می کنید. که ندارید)، فرصت های بیشتری ایجاد می کنید و فضای فراوانی را در زندگی خود باز می کنید. میتوانید روز خود را با یک دعا یا تأیید ساده باز کنید: «متشکرم (هر چیزی را که با شما طنینانداز میشود را در اینجا وارد کنید... خدا، زمین مادر، مادر الهی، روح، جهان، کریشنا، بودا، خود برتر من...) که به من اجازه دادید که یکی را تجربه کنم. روز بیشتر در این بدن انسان. از شما سپاسگزارم که هر آنچه را که برای تکامل و تحقق کارما و دارما نیاز دارم در اختیار من قرار دادید. از شما برای فراوانی، برای عشق، برای سلامتی، ثروت، آموزه ها و معلمان سپاسگزارم. برای هدیه قدردانی از شما سپاسگزارم که هر رویارویی با هر موجودی را تجربه ای از عشق، مهربانی و شفقت می کنید.» بخشش را تمرین کنید شاید به این دلیل که انگلیسی زبان اول و حتی دوم من نیست، من تمایل دارم کلمات را تجزیه کنم. بخشش، در ذهن من، به معنای بخشیدن، رها کردن، بخشیدن آن است. وقتی می بخشید، رنج خود را از بین می برید، به این معنی نیست که دلیل آزار رساندن شخصی به شما را توجیه می کنید یا آن شخص را رها می کنید، فقط وابستگی ایجاد شده به آن احساس صدمه را رها می کنید. تو زندانی عمل اون کسی هستی که بهت صدمه زده وقتی آسیب را از بین می برید، شروع به پس گیری قدرت خود می کنید. بخشش به این معنا نیست که باید با فرد یا افرادی که به شما صدمه زده اند رفیق باشید، حتی لازم نیست به آنها اطلاع دهید یا برای رفتارشان بهانه بیاورید، به این معنا نیست که نباید داشته باشید. هر گونه احساس دیگری در مورد موقعیت یا فراموش کردن حادثه؛ بخشش پذیرفتن واقعیت آنچه اتفاق افتاده و یافتن راهی برای زندگی در حالت حل و فصل است و این عزیز من زمان می برد. بنابراین، به همان ترتیب، که "شما نمی توانید شفای خود را عجله کنید" (آن آهنگ از ترور هال را دوست دارم) شما نمی توانید عجله کنید برای بخشش. بخشش یک سفر است و مانند هر سفری، ما باید از جایی شروع کنیم و همانطور که شما در آن مسیر قدم می زنید، یادتان باشد که خودتان را نیز ببخشید. این یک تأیید آسان برای به خاطر سپردن است که با این جمله شروع می شود: «من شما را برای هر آسیب عمدی یا عمدی که ممکن است در این زندگی یا زندگی های گذشته به من وارد کنید، می بخشم. من خودم را برای هر آسیب عمدی یا عمدی که ممکن است در این زندگی یا در زندگی های گذشته برای خودم ایجاد کنم می بخشم. لطفاً مرا به خاطر هر آسیب عمدی یا عمدی که ممکن است در این زندگی یا در زندگی های گذشته به شما وارد کنم ببخشید.» بخشش مانند قدردانی یک روش زندگی است. شما بخشی از این جامعه هستید. بسیاری از ما اینجا هستیم، بنابراین در نهایت همه ما به هر طریقی، توسط خود یا دیگران صدمه خواهیم دید. بنابراین آگاهی از آن به شما امکان می دهد درک کنید که آسیب و رنج بخشی از شرایط انسانی ما است، همانطور که بخشیدن است.