У нас вы можете посмотреть бесплатно Fereydoun Farahandouz, فريدون فرح اندوز « گر ما خرد داشتيم - از مصطفی سرخوش » ـ ايران؛ или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru
https://fa.wikipedia.org/wiki/مصطفی_س... افسوسمندانه جناب فریدون فرح اندوز (گوینده) اینبار از بردن نام سراینده تن زد که برایم شگفت آور بود و پیش خود انگاشتم که نکند ایشان هم هنوز گیج و منگ است و نمیداند که سرایندۀ این شعری که بر زبان جاری میکند، چه کسی بوده است و یا میداند و پنهان میکند ! ـ نیاز دیدم که این ویدیو را بسازم تا شاید آن دسته ار هم میهنان که فریب مشتی «آذربایجانی بیسواد» را خوردند، بدانند که این شعر از مهندس « مصطفی سرخوش » است و نه از فردوسی ! ـ این سروده در کتابی با نام « پیک مهر » بسال ۱۳۳۱ (زمامداری دکتر مصدق) به زیر چاپ رفته است و هیچ پیوندی به فردوسی و شاهنامه ندارد ! ـ گلایۀ دیگر آنکه دو خوانندۀ فرومایه (شکیلا ـ شهریار) این شعر را دزدیده و آهنگی بنام « آریایی نژاد » سرهم کردند و به بازار دادند ولی هرگز بر روی سی دی ها و یا جای دیگری نامی هم از سرایندۀ شعر نامی نبردند و این بیشرمی در این دو خواننده، زمینۀ را برای شایعه و دروغپردازی و بحث و توهم و بر زبان ایرانستیزان بیفتد تا همزمان شیادانی ( در لباس ایران پرستی و یا پهلوی پرستی یا پان ترکیسم یا چپ توده ای ) این شعر قلابی را با بیشرمی به « فردوسی ـ شاهنامه » بچسباندند و نژادپرستی به ایرانیان و فردوسی سنجاق کنند ! ـ شوربختانه از کسانیکه من با آنها برخوردهایی داشته ام بیشترشان از ترکان آذربایجانی (پان ترکیستان) بودند که معمولا بسیار بیسواد و نادان هستند (یک روز توده ای هستند، یک روز سرباز خمینی ، یک روز پان ترکیست و یک روز پهلوی پرست) و برخی از آنها هم خودشان را « فارس » جا می زنند و نامهای قلابی چون « زرتشت و فروهر و کورش و داریوش و خشایار و کمبوچیه » بر روی خود گذارده اند که همگی ساختگی و پوچ و دروغ هستند ( بی شک برخی از آنها هم بچه های اطلاعاتی هستند که ماموریتهای برای بلوا و آشوب و جدایی میان ما مردم دارند ) ! ـ با سپاس نام سروده : مهر میهن سراینده: مصطفی سرخوش ـ بسال ۱۳۳۱ از کتاب « پیک مهر »؛ دراین خاک زرخیز ایرانزمین نبودند جز مردمی پاکدین همه دینشان مردی و داد بود وز آن کشور آزاد و آباد بود چو مهر و وفا بود خود کیششان گنه بود آزار کس پیششان همه بنده ناب یزدان پاک همه دل پر از مهر این آب و خاک پدر در پدر آریایی نژاد ز پشت فریدون نیکو نهاد بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود کجا رفت آن دانش و هوش ما که شد مهر میهن فراموش ما که انداخت آتش در این بوستان کز آن سوخت جان و دل دوستان چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟ خرد را فکندیم اینسان ز کار نبود این چنین کشور و دین ما کجا رفت آیین دیرین ما؟ به یزدان که این کشور آباد بود همه جای مردان آزاد بود در این کشور آزادگی ارز داشت کشاورز خود خانه و مرز داشت گرانمایه بود آنکه بودی دبیر گرامی بدان کس که بودی دلیر نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت نه بیگانه جایی در این خانه داشت از آن روز دشمن به ما چیره گشت که مارا روان و خرد تیره گشت از آنروز این خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجام بد داشتیم بسوزد در آتش گرت جان و تن به از زندگی کردن و زیستن اگر مایه زندگی بندگی است دو صد بار مردن به از زندگی است بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم برون سر از این بار ننگ آوریم * * * * * * * * * * * * *