Скачать с ютуб داستان واقعی:پرستارپسرمعلولی بودم که به مرور زمان عاشقش شدم ولی اون باهام کاری کردکه... в хорошем качестве

داستان واقعی:پرستارپسرمعلولی بودم که به مرور زمان عاشقش شدم ولی اون باهام کاری کردکه...

داستان واقعی: اوضاع مالی خانوادم خوب نبود 🥲تصمیم گرفتم برم سرکار 🙂 پرستار یه پسر معلول شدم که نامزدش هم رهاش کرده بود 🥺 تمام کارهاشو خودم انجام می‌دادم به مرور زمان عاشقش شدم 😍🫶وقتی بهش گفتم که دوسش دارم اون کاری کرد که...😞 دوستان عزیزم برای حمایت از کانال لایک❤️و سابسکرایب 👩‍💻 و فعال کردن زنگوله🛎یادتون نره نظرتون راجب این داستان رو از قسمت کامنت ها برام بفرستید 🤗 داستان داستان واقعی رادیو داستان داستان آموزنده داستان عبرت انگیز داستان شب داستان عاشقانه داستان زناشویی داستان روابط