У нас вы можете посмотреть бесплатно (Zatoichi's Cane Sword (1967 или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru
قسمت پانزدهم از زاتوئیچی: شمشیرزن نابینا، سراسر به شمشیر او و چگونگی هستییافتن آن پرداخته است. ما مدتها دیده بودیم که او از یک شمشیر که همزمان عصای او هم هست استفاده میکند. شمشیری یکتا که تکمیلکنندهی هنر شمشیرزنی زاتوئیچی است و بارها زندگی او را نجات داده: نوعی شمشیر با تیغهای پنهان که در اروپای قرن 18 با نام Swordstick یا Cane-Sword شناخته میشده و طی طول تاریخ در روم و هند هم استفاده میشده. در ژاپن نیز این نوع شمشیر با نام «شیکومیزو» شناخته میشده که شاید فکر کنید تفاوتی با شیراسایا ندارد ولی در تاریخ و طراحی شمشیر تفاوتهای مشخصی دارند. یکی این که شیراسایا شمشیری بود که برای محافظت از تیغه طراحی و استفاده میشد؛ در حالی که شیکومیزو شمشیری تغییرشکلیافته به عصا یا چوب دستی بود و برای دفاع از خود طراحی شده بود. شیراسایا به دلیل چفتی و تنگی با غلاف برای جنگ و مبارزه چندان مناسب نیست در حالی که شیکومیزو به دلیل خاصیت پنهان آن برای دفاع شخصی بسیار کارآمد است. زاتوئیچی همان ابتدا با یک آهنگر پیر برخورد میکند که وقتی شمشیر او را میبیند، ایچی را به خانهاش دعوت میکند و از او میخواهد که در این روزهای پایانی عمرش بار دیگر چشمهایش را آزمایش کند و شمشیر او را ببیند. با دیدن آن متوجه میشود که این شمشیر را استاد او که یکی از بزرگترین شمشیرسازان زمانهی خودش بوده ساخته و هر نگاهی را جذب خود میکند. ولی شمشیر عمرش به پایان رسیده. زاتوئیچی بعد از مدتها، یار همیشه همراه خود را بازمیشناسد ولی شمشیرش دیگر یارای مبارزه ندارد و تصمیم میگیرد آن را به آهنگر بدهد. آهنگر پیر بعداز سالها تصمیم میگیرد یک شمشیر بسازد. شمشیری که حاکمان شهر برای آن نقشه کشیدهاند و میدانند که آن شمشیری یگانه خواهد بود. آهنگر شمشیر را میسازد و آن را بی آن که کسی بداند جایگزین شمشیر زاتوئیچی میکند. حاکمان فاسد ولایت، آهنگر بینوا را کشته و شمشیر او را میدزدند. بیخبر از این که شمشیر سابق زاتوئیچی را دزدیدهاند. زاتوئیچی بار دیگر عزیزان خود را از دست داده و خود به تنهایی در مقابل سیل عظیم ناآگاهی و ناعدالتی میایستد. با شمشیری یگانه که روح و جان یک انسان خمیرمایه و جوهر آن را شکل داده. یک هستی بُرنده که هم چشم دیدن راه است و هم یک حضور پنهان که گوش تیز کرده برای ظالمان.