Скачать с ютуб حکایت های کهن پارسی | حکایت کهن چپش ایاز خاص в хорошем качестве

حکایت های کهن پارسی | حکایت کهن چپش ایاز خاص

در زمانهای قدیم وقتی یک نفر مورد توجه و خوش رفتاری اطرافیانش قرار گیرد و زمانی هم مورد بی توجهی و بی مهری میگفتند ای بابا ما شدیم چپش ایاز خاص. چپش یعنی بزغاله. در این حکایت زیبا خواهید شنید که یک چوپان چگونه به سمت وزیری رسید و آخر سر هم یه بزغاله اونو نجات داد 🤭🤭 بریم بشنویم داستان از چه قراره    • داستانهای جذاب      • حکایتها      • مثنوی معنوی   زنی به ظاهر محجوب که هر شب با غلامانش میخوابید    • زنی به ظاهر محجوب که هر شب با غلامانش...   موقع رقاصی من هم می رسه    • حالا توام رقصیدنت گرفته | موقع رقاصی ...   حکایت جالب من آبش رو میخورم    • حکایت جالب من آبش رو میخورم : گوشتش ر...   حاکمی که دزد را داروغه شهر کرد    • حاکمی که دزد را داروغه شهر کرد   نجسترین چیز در دنیا که از نجاست سگ نجس تر است    • نجسترین چیز در دنیا که از نجاست سگ نج...   روغن ریخته رو نذر امام زاده میکنه    • روغن ریخته رو نذر امام زاده میکنه   دوستان عزیز، ما سعی داریم جذاب ترین داستانها و حکایتهای پارسی جدید و قدیم,مثنوی معنوی,شاهنامه,لطیفه ها,داستانهای طنز,لطایف الطوایف,عارف نامه،داستانهای هزار و یک شب،ضرب المثل ایران و افغانستان رو براتون به جدیدترین روش داستان سرایی با صداگذاری خودمون و جذاب ترین عکس ها براتون تهیه کنیم تا لحظات خوشی رو براتون بسازیم. ممنون میشیم که این ویدئو رو برای دوستاتون هم ارسال کنید تا از دیدن ویدئو های ما لذت ببرند و برای دیدن ویدئوهای بیشتر و شنیدن داستانهای ناب فارسی کانال مارو سابسکرایب کنید    / @pandzstory   پندز @pandzstory حکایت کهن چپش ایاز خاص داستان های قدیمی داستانهای کهن پارسی داستان dastan #داستان #حکایت #داستان_فارسی #داستان_جالب #داستان_فارسی #حکایت_های_فارسی #حکایت_های_ایرانی #داستان_واقعی